سفارش تبلیغ
صبا ویژن
توتم من گریه کن ... (چهارشنبه 87/5/9 ساعت 4:21 عصر)

گزارشی نیمه کامل از کتابخانه ای که قرار بود بزرگترین کتابخانه دیجیتال اهل بیت در خاور میانه باشد :

                                                   ریاکار سالاری و یا شایسته سالاری

دست خودمان نیست ، می خواهیم همه کارهایمان را هیئتی انجام دهیم ... می خواهیم همه دستمزدها را بگوییم اجرت با خدا ... خدایی که در این گرانی استغفر الله نمی داند دست چه کسی را باید بگیرد ... آنوقت طرفمان بگوید دیشب خوابی دیدم آقای فلانی،که فهمیدم شما بهترینی برای این کار ... بیا و تواناییت را برای انتشار افکار معصومینت استفاده کن ... و های های می زند زیر گریه ... طرف میاید و تخصصش را و تواناییش را می گذارد و آنوقت ... آری چنین است برادر ...
از قضیه دور نشویم ... 6 سال پیش در شهر اصفهان،سر خیابان فرشادی کلنگ مجموعه عظیمی به زمین زده شد که قرار بود بزرگترین کتابخانه دیجیتالی کتب شیعه شود اسمش را هم گذاشتند موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیه السلام ... ساختمان و زیباسازی اش که به پایان رسید خبرنگاران را گفتند که بیایید و بنویسید بزرگترین کتابخانه دیجیتالی اهل البیت (ع) در خاور میانه در اصفهان ایجاد شده است و در حال تجهیز و بارگذاری تمامی کتب مذهبی ( شیعی ، سنی و ... ) برای سه سطح کاربر معمولی و خاص و دانشمندان است و در این مرکز که فعالیت هایش را بر روی آدرس اینترنتی قرار خواهد داد افراد به صورت آن لاین می توانند با دانشمندان مذهبی بحث و گفتگو کنند و چه و چه و چه ... خلاصه که عظمتی ساختند که کوروش کبیر نساخته بود ...
وقفنامه و اهداف 12 گانه و هراز و یک شب برایش قصه گفتند ... بزرگان آمدند و دیدند و به به گفتند و احسنت نثار بانی و سازنده میلیاردر مجموعه کردند و دست خطی به یادگار گذاشتند و رفتند ... حاج آقا حسن فقیه امامی هم برای لابد نشان دادن حمایت بی دریغ خود از این مجموعه هر هفته آمدند و سخنرانی کردند و رفتند ... غافل از آنکه ...
این مجموعه عظیم که معماری اش در نوبه خود بی نظیر است ب دلیل فقر متخصصین برای بارگذاری موارد تهیه شده بر روی سایت همچنان بلااستفاده مانده است ... جلسه پشت جلسه ... صلوات پشت صلوات اما دریغ که این مجموعه پا نگرفت ...
دیتا سنتر این مجموعه از آخرین سیستم تکنولوژی بهره می گیرد و قیمت دستگاه های درون آن به میلیارد می رسد آن هم موسسه ای که به صورت خیریه اداره می شود ... این شاید بزرگترین حرکت در این زمینه بوده است که به همت ریس هیئت امنا که ایجاد ارتباط منسجم بین علما و دانشمندان مسلمان از طریق تکنولوژی و فناوری های ارتباطی جهان را از ضروریات دنیای امروز میداند و به همین دلیل تصمیم گرفت تا تحقیقات و تالیفات علوم اسلامی را یکپارچه ساخته و منتشر کند ...
این حرکت که برای همگان قابل تحسین بوده است سیل کمک هایی را به این مجموعه سرازیر کرد و حاج آقا مست خوشحالی غافل از آنکه اگر بر سر میلیارد ها تومان پول که برای کاری تخصصی و علمی خرج می شود مدیریت متخصص و علمی نباشد
پا کوبیدن بر سطحی شیشه ای است ...
بدین ترتیب کارمندان این مجموعه شدند تعدادی خانم برای تایپ و دسته بندی و مرتب سازی مطالب ، روابط عمومی ... چند تا رییس و یک تیم جوان متخصص برای هدایت و رهبری قلب مجموعه یعنی بخش دیتا سنتر که تمامی سرور ها و بارگذاری و کنترل کار مجموعه به صورت آشکار و نهان بر عهده ایشان است ... پس از گذشت چند ماه از همکاری این تیم متخصص که به صورت کاملا رایگان با این مجموعه همکاری می کردند مخالفانی در میان کارمندان قسمت های دیگر به پا خواستند و حاج آقای بزرگ که میدید ند این جوانان چگونه بدون ریالی دستمزد باز هم،هم چون قبل کار خود را ادامه میدهند و کارشان منجر به حیرت متخصصانی از سازمان فناوری اطلاعات تهران و اساتید آی تی دانشگاه های معتبر شده است آنان را حفظ و تلاش کرد تا از گزند زبان های پر تیغ نجات دهد ... اما دریغ آنقدر بدگویی ها پیش رییسی که تمام عمرش در بازار فعالیت کرده است و احتمالا بر اساس رفتاری که نشان داد مشخص ساخت که نمی داند چنین مجموعه ای نیاز به سرپرست متخصص دارد و شاید هم به هزار و یک دلیل دیگر سنگ انداختن ها را شروع کرد ... افراد تیم که تا به آن لحظه برای اعتقادشان مانده بودند و صادقانه کار کرده بودند و می دانستند که پس از رفتنشان حاج آقا مجبور خواهد شد به هر تیمی که برای مجموعه دیتا سنتر بخواهد بیاید باید میلیون ها تومان هزینه صرف کند،دیدند قدر کارشان با حرف و حدیث های پشت سر زیر پا له و کار به آنجایی رسید که احساس کردند به بیگاری گرفته شده و هنگامی که حتی برگه ای به عنوان آنکه در این مجموعه فعالیت کردند نیز دریافت نکرده و با برخورد های قهر آمیز عوامل روبرو شدند یکی پس از دیگری از مجموعه بیرون رفته و افراد سود جو از موقعیت استفاده و بر جای آنان تکیه زدند اما غافل از آنکه آسیاب به نوبت ...
القصه که مجموعه همچنان با سرور دان و پس از ند سال فعالیت بدون کوچکترین نمود کاری بر جای خود درجا می زند و سرپرست دیتا سنتر این مجموعه بزرگ نیز هم اکنون کسی نیست جز سر پرست سابق یک کافی نت کوچک در شهر بوده است که به دلیل زبان و ظاهر متظاهر و تسبیح در دست و .../ انتهای پیام

عذر خواهی می کنم که نمی توانم به اسامی اشاره مستقیم داشته باشم .
مدارک و شواهد مورد نظر برای بررسی بیشتر موجود است .





ژورنال لباس های اسلامی (دوشنبه 87/5/7 ساعت 7:58 عصر)


چند وقت پیش که برای خبر با حاج آقا صادق زاده مسئول فرهنگی ستاد احیا امر به معروف و نهی از منکر تماس گرفتم،حرف جالبی زد که امیدوارم در حد حرف باقی نماند :

پایگاه اینترنتی ژورنال لباس‌های اسلامی در اصفهان راه‌اندازی می‌شود

خبرگزاری فارس: پایگاه اینترنتی ژورنال لباس‌های اسلامی به همت ستاد احیا امر به معروف و نهی از منکر در استان اصفهان راه اندازی می شود.
معاون فرهنگی ستاد احیا امر به معروف و نهی از منکر استان اصفهان در گفتگو با خبرنگار فارس در اصفهان با تاکید بر نیاز جامعه جوان به پوشش‌های متنوع اظهار داشت: با راه‌اندازی پایگاه اطلاع‌رسانی اینترنتی افراد می‌توانند از متنوع‌ترین پوشش‌های اسلامی سنتی و جدید استفاده کنند.
حمیدرضا صادق‌زاده نبود پایگاه منسجمی برای معرفی پوشش‌های اسلامی را عامل اصلی گرایش جوانان به پوشش‌های اروپایی و نامناسب دانست و افزود: وجود یک ژورنال کامل و به روز از لباس‌های اسلامی در جامعه جوان ما ضروری است.
وی بیان داشت: مدیریت پژوهشی ستاد احیا امر به معروف و نهی از منکر استان اصفهان توانسته با کمک گرفتن از مشاوران جوان، رفتار جوانان را آسیب‌شناسی و نیازهای آنان را اولویت‌بندی کند.
معاون فرهنگی ستاد احیا امر به معروف و نهی از منکر استان اصفهان گفت: هم اکنون 400 مشاور جوان از اقشار گوناگون جامعه در این زمینه به ستاد کمک می‌کنند تا بتوان روحیات نسل جدید را در تمامی زمینه‌ها به ویژه پوشش، شناخته و متناسب با آن برنامه‌ریزی کرد.
وی اظهار داشت: در این راستا پایگاه اینترنتی با نام پورتال عفاف راه‌اندازی می‌شود که طراحان لباس زن مسلمان، طرح‌های متنوع با رنگ‌های گوناگون را در آن قرار خواهند داد.
صادق‌زاده با اشاره به اینکه قسمت‌های مختلف این پورتال شامل پوشش‌هایی مناسب برای استفاده در محل کار، محل تحصیل و مهمانی است، افزود: راه‌اندازی این پایگاه اینترنتی به کمک سازمان فنی و حرفه‌ای استان اصفهان انجام می‌شود.
انتهای پیام/ف
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8704050268

 





حذف یک نامه (یکشنبه 87/5/6 ساعت 9:4 عصر)



حذف شد





بدو گفتم خدایا برای پرکشیدن تنهایی هایم آسمان آبی باش (پنج شنبه 87/5/3 ساعت 3:24 عصر)

 

خدایم را یافتم ، نه بر سر نمازی که اجباری است برای دل خسته ام و نه در صفحات قرآنی که می گویند نورانی است ، خدایم را یافتم نه در پیشانی داغ شده از مهر جانمازم و نه در نماز های نیمه شب با گریه هایی از سر درد روزمرگی ... خدایم را یافتم زمانی که نشانم داد تنها تر از من است ، زمانی که دست محبت بر سرم کشید و گفت کودک زیبای من ، به یادت هستم حتی اگر دل کوچکت زیر بار غم،تپش از یادش می رود گاهی ، من به یادت هستم که غصه هایی به دلت می دهم تا یاد بیاوریم ‏، که من این بالا روی تخت سلطنتم تنهایم و و تنهایی سخت است حتی برای چون منی ...

 

 بر روی ما نگاه خدا خنده میزند/ هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم
زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش / پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم
پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود / بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا
نام خدا نبردن از آن به که زیر لب / بهر فریب خلق بگویی، خدا خدا

 

ما را چه غم که شیخ شبی در میان جمع / بر رویمان ببست به شادی در بهشت
او میگشاید ، او که به لطف و صفای خویش / گویی که خاک طینت ما را ز غم سرشت
طوفان طعنه خنده ما زلب نشست / کوهیم و در میانه دریا نشسته ایم
چون سینه جای گوهر یکتای راستیست / زین رو به موج حادثه تنها نشسته ایم

 

آن آتشی که در دل ما شعله میکشد / گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود
دیگر به ما که سوخته ایم از شرار عشق / نام گناهکاره رسوا نداده بود
بگذار تا به طعنه بگویند مردمان / در گوش هم حکایت عشق مدام ‚ ما
هرگز نمیمرد آنکه دلش زنده شد به عشق
    
ثبت است در جریده عالم دوام ما ..


 





اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید (چهارشنبه 87/5/2 ساعت 2:50 صبح)

 

حساب و کتاب آخر شب :

 

چند روز پیشا داشتم رفتارمو با دستورات دینی مقایسه می کردم،دید اگه الان یهویی بمیرم و نکیر و منکر بیان با اون گرزای آتشینشون بهم بگن چیکار کردی تو دنیا که خدا رو خوش بیاد چی دارم که بگم ؟

بگم نمازامو سر وقت می خوندم و روزی یه ورق قرآن؟یا 10875 تومنی و که تاحالا توی صندوق صدقه انداختمو بگم ؟ شایدم باید 8 لیتر اشکی که از اول بچگیم واسه معصومینم ریختم و بگم؟ به نظرت بهتر نیست بگم که دیروز توی خیابون به 2 تا دختری که از قیافشون معلوم بود آدمای درستی نیستن چپ چپ نگاه کردم تا شاید نهی از منکر بشن و به خودشون بیان ؟ واقعا موندم که کدومارو بگم ؟شایدم بد نباشه توی لیست کارای خوبم که می خوان تابلوش کنن بزنن بالا سرم توی بهشت بنویسن که تا حالا 8765 تا صلوات فرستادم و اندازه نصف اون الله اکبر گفتم،آخه همه می گفتن ذکر خدا غیر اینکه آدمو آروم می کنه صواب زیادی داره ...

آها یه الله اکبر دیگه هم پریروز وقتی داشتم با زن هسایه حرف می زدم گفتم،آخه راستش داشتیم راجع به زهرا خانوم حرف می زدیم که توی جلسه ختم انعام،انگار اومده بود مجلس عروسی با اون قیافه و دماغ گندش،واه واه واه ، هرچی هم که پز بده فلان جا لباسو دادم دوختن بازم تو چش نمیاد به خاطر اون افاده ها و اخلاق بدش ، خدا بدور چشم که می گردونه بچم زهلش آب می شه ، الله اکبر خدا خر رو دیده بش شاخ نداده ها ، خوبه دری به تخته خورد که شوهرش با چار کلاس سواتش بره بشه کارمند بانک ملی که این هی خودشو واسه ما بگیره ...

آها راستی یادم اومد یه الله اکبر دیگم گفت دیروز سر قضیه اون دختره تو اتوبوس،اوه اوه اوه با اون قیافش،شیطون به خدا تو جلتش بود انگاری با اون موهای سیخ سیخی و مانتوی تنگ و کوتاهش ... همچی این مانتو ارو کرده بود تنش که نزدیک بود جر بخوره ...

نمی دونم والله ، حساب الله اکبرا از دستم در رفته 4587 تا بود یا 4578 تا؟بذار ببین انگاریا جمعه عصریه هم بعد نماز یه دوتا الله اکبر زیادی هم گفتم ، خوب اینجوری می شه 4895 تا ، نه انگاری یکی دیگه ام بود ...

 

 





   1   2      >
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 0 بازدید
    بازدید دیروز: 0
    کل بازدیدها: 10097 بازدید
  • درباره من

  • توتم نویسای من
    فاطمه
    قول بده که هرگز با من موافق نباشی، حداقلش این که کاملا یا فی البداهه موافق نباشی. قول بده که همیشه دنبال موضوعی برای مخالفت خواهی گشت، دنبال استثناهایی برای چیزهایی که من نوشته ام و استدلال هایی که به نظرت بی ربط و غلط می رسد. این طوری به من فرصت می دهی که ازت یاد بگیرم.
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لوگوی دوستان من
  •